پُست شماره ۳۷
"ضیافت روی پشت بام"
مشتی :
عشق هم عشقای قدیم
اصغر مکانیک :
یه دفعه چی شد مشتی? توی این هوای گرم، بین این همه حرف یهو یاد قدیم افتادیو حرفت رسید به عشق و عاشقی!
مشتی :
حرف حرف عشق و عاشقی نیست، اما اون وقتا عشقا دروغی نبودن بابا.
اصغر مکانیک :
مشتی، دروغا چطور? اونا عشقی بودن?!
پِینوشت :
ضیافت
روی پشت بام، نام یک پروژه نمایشی است که انگار بعد از گذشت چند سال
بالاخره قراره تکلیفشو روشن کنم، یا نمایشنامه، یا فیلمنامه.
۱۳۹۸/۰۲/۰۶
| عماد |
درباره این سایت